طرح این سئوال كه چگونه رییس جمهوری كه تنها یكسال از دوره ریاستش مانده و همواره به عنوان 'حامی محرومان و كارگران' معرفی شده است(كشور پاراگوئه) در ظرف 24 ساعت از سمت خود بركنار و سریعا معاون وی جایگزینش می شود و چطور افرادی در حدود 10 تا 20 نفر به بهانه كمبود حقوق میتوانند خیابان های یك كشور را به تصرف خود درآورند و روز به روز بر تعدادشان افزوده شود، اذهان را به سمت دخالت حامیان و پشتیبانان خارجی سوق می دهد كه چون دولتمردان بنا به رای آنان گام بر نمی دارند، دست به چنین اقداماتی می زنند.
سایت خبری رسمی آمریكای لاتین 'یونیویژن' در گزارش امروز خود به مصاحبه روز دوشنبه 'رائول كاسترو' رییس جمهور كوبا با آژانس خبری رسمی 'پرنسا لاتینا' اشاره كرد و نوشت: بنا به عقیده رائول كاسترو، طرح هایی برای ایجاد بی ثباتی و ناآرام سازی كشورهای آمریكای لاتین در دست اجراست كه می توان از آن به بازگشت متد نوین كودتا یاد كرد.
رائول كاسترو ضمن اشاره به وقایع و تحولات اخیر منطقه و محكوم كردن آن، تاكید كرد كه سناریوی كودتاها با چهره و متد جدید به آمریكای لاتین بازگشته است كه رنگ و بوی متفاوتی با ماقبل خود دارد.
وی در تایید سخنان خود به اوضاع سیاسی پاراگوئه و بركناری سریع و غیرمنتظره 'فرناندو لوگو' رییس جمهور این كشور و اعتراضات چند پلیس بولیوی كه منجر به آشوب و شورش شد، اشاره كرد.
وی در بخشی از سخنان خود عملكرد ایالات متحده در منطقه در طول قرن گذشته را یادآور شد و به عنوان مرجع از كودتای پینوشه در شیلی در سال 1973 نام بردكه در آن آمریكا نقش مهمی در بركناری سالوادور آلنده و روی كار آمدن اگوستو پینوشه داشت. همچنین افزود كه در آن زمان، كودتاها به بهانه ایجاد آزادی های دموكراتیك بود، اما در زمان كنونی رفتار آمریكا در قبال كودتاها با گذشته متفاوت شده است و آنها منتظر میمانند تا اتفاقات رخ داده و بر اساس آن تصمیمگیری كنند و اگر واكنشها مثبت و به نفع باشد آنها از كودتا حمایت كرده و آن را به رسمیت میشناسند.
این كودتاها پس از كودتا در ونزوئلا، هندوراس و اكوادور در حال كلید خوردن است كه روش خاصی را دنبال میكنند. بدین معنا كه در آن نظامیان به طور كامل وارد میدان شده و حكومت را تغییر میدهند. اگر چه باید در نظر گرفت كه افزایش آگاهی مردم موجب شده است بسیاری از كودتاهای موردحمایت آمریكا در ده سال اخیر با ناكامی مواجه می شود.
**نگاهی گذرا بر كودتاهای آمریكای لاتین
---------------------------------------------
از سال 1902 تا 2002 یعنی در طول یكصد سال، 25 كشور آمریكای لاتین شاهد وقوع 327 مورد كودتا علیه دولت بوده اند كه برخی از رهبران آنها همچون ژنرال آگوستو پینوشه در شیلی برای سالها و گاه دهه ها، قدرت را با دیكتاتوری و سركوب شدید مردم در دست داشته اند، اما بسیاری از دولت های كودتا نیز عمری بیش از چند روز یا چندماه نیافته اند.
در كشوری مانند بولیوی در قرن بیستم 56 مورد كودتا از سال 1934 تاكنون ثبت شده است، این رقم در مورد كشوری كوچك مانند گواتمالا 36 كودتا از سال 1944 بوده و در كشوری بسیار كوچكتر از آن یعنی پاناما نیز 24 مورد كودتا رخ داده است. این رقم برای سال 2012 به 331 كودتا افزایش می یابد.
پرو با 31 مورد كودتا، اكوادور 23 مورد، كوبا 17 مورد، هائیتی 16 مورد، برزیل 16 مورد، ونزوئلا 12مورد، شیلی 9 مورد و آرژانتین و كلمبیا هر یك 8 مورد كودتا از دیگر قربانیان بی ثباتی و تغییر دولت ها در قرن بیستم از طریق مداخله آشكار نظامیان بوده اند. بسیاری از این كودتاها با پشتیبانی قدرت های خارجی بخصوص دولت آمریكا رخ داده است.
تجارب تلخ مردم از حكومت های كودتا ازجمله دیكتاتوری، سركوب آزادی ها، مشكلات اقتصادی و شكنجه، قتل و زندانی شدن انسان های بی شمار موجب شده است تا افزایش آگاهی های مردم و تلاش آنان برای حفظ استقلال كشور به حضور جدی تر آنان در عرصه اداره امور، جدی گرفتن مشاركت در انتخابات و حمایت از دولت های مردمی منجر شود. نتیجه چنین روندی، شكست بسیاری از كودتاها در آمریكای لاتین در سال های آغاز قرن بیست و یكم ازجمله علیه ‘هوگو چاوز’ رییس جمهوری ونزوئلا در سال 2002، كودتا در هندوراس در سال 2009 و یك روز پیش از انجام برگزاری همه پرسی دولت برای اصلاحات در قانون اساسی، 'مانوئل زلایا' رییس جمهور منتخب مردم را ربودند و به كاستاریكا اخراج كردند و در 30 سپتامبر 2010 شورش و توطئه نیروهای پلیس اكوادور علیه دولت 'رافائل كوررآ' بوده است.
شعارهای زنده باد دمكراسی كودتاچیانی كه مورد حمایت مستقیم آمریكا هستند، مانند آنچه در سال 2002 در ونزوئلا رخ داد از نكات عجیب و دیرباور واقعیت سیاسی آمریكای لاتین است كه از واشنگتن هدایت می شود.
پژوهش**ف.د**9123