نوشته شده توسط : hgu33

پنج شنبه 8 تیرماه (28 ژوئن 2012) دولت هند با همكاری دولت افغانستان و اتحادیه صنایع هند 'نشست سرمایه گذاری افغانستان' را در دهلی نو برگزار كرد. هدف اصلی این نشست جذب سرمایه های خارجی برای افغانستان به خصوص در زمینه فرصت های در حال ظهور در بخشهای معدن، هیدروكربن، اقدامات عمرانی، ارتباط از راه دور، كشاورزی، آموزش، خدمات بهداشتی و مواردی از این قبیل بود. در این كنفرانس علاوه بر نمایندگان 40 كشور از جمله ایران، پاكستان، چین و روسیه نمایندگانی از 15 سازمان بین المللی همانند بانك جهانی و بانك توسعه آسیایی شركت كردند.

این كنفرانس در شرایطی برگزار شد كه افغانستان با دو چالش امنیت و توسعه مواجه است. اكنون آینده افغانستان در مقایسه با 10 سال گذشته با ابهام بیشتری همراه است. یكی از دلایل اصلی ابهام آنست كه افغانها مطمئن هستند كه در سال 2014 نیروهای خارجی از این كشور خارج خواهند شد، حتی اگر برخی از آمریكایی ها بخواهند پس ازسال 2014 با هدف آموزش و مشاوره در افغانستان باقی بمانند.

در كنفرانس كشورهای 'قلب آسیا' كه پنج شنبه 25 خرداد ( 14 ژوئن) در كابل برگزار شد، در زمینه اعتماد سازی برای افغانستان 8 محور تعیین و برای هر محور كشورهای مشخصی برای هدایت و مدیریت آن محور فهرست شدند. محورهای اعتماد سازی برای افغانستان عبارتند از: مبارزه با تروریسم به رهبری افغانستان، تركیه و امارات متحده عربی، مدیریت بحران به رهبری پاكستان و قزاقستان، مبارزه با مواد مخدر به رهبری روسیه و آذربایجان، اتاق های بازرگانی به رهبری هند، فرصت های تجاری به رهبری هند، فعالیت های عمرانی به رهبری تركمنستان و آذربایجان و اقدامات آموزشی به رهبری جمهوری اسلامی ایران. بر اساس این فهرست از طرف كشورهای منطقه ای وظیفه هند در بخش فرصت های تجاری و بازرگانی افغانستان تعیین شده است و نشست دهلی می تواند به این سازوكار این وظیفه كمك كند.

در كنار امنیت موضوع دیگری كه برای افغانستان قابل توجه است موضوعات اقتصادی است. اكنون كه غرب به عنوان یكی از منابع اصلی درآمد برای افغانستان با بحران های عمیق مالی مواجه شده تا جایی كه بحث فروپاشی نظام برخاسته از یورو مطرح می شود، منافع و توجه غرب نسبت به افغانستان كاهش یافته است. به نظر می رسد به موازات این موضوع روند سرمایه گذاری برای توسعه افغانستان در مقایسه با یك دهه گذشته با كاهش جدی مواجه خواهد شد. لذا روند رشد اقتصادی و اشتغالزایی در افغانستان به عنوان دومین بخش از این دومینو با بحران مواجه خواهد شد.

در این شرایط افغانستان نیاز دارد تا روند رشد كارخانه های خود را به نمایش بگذارد اما از آنجایی كه ثروت، تخصص و تكنولوژی بومی و داخلی لازم در افغانستان وجود ندارد جذب سرمایه خارجی به همراه تكنولوژی و تخصص برای كابل بسیار موثر و كارامد خواهد بود.

از جمله طرح های اقتصادی كه برای افغانستان تجویز شده است، طرحی است كه از طرف آمریكایی ها با عنوان 'جاده ابریشم جدید' (The New Silk Road) مطرح شد. این طرح به دنبال احیای جاده قدیم ابریشم با ایجاد تغییراتی در مسیر آن است. در این طرح جغرافیای فعلی ایران خارج از محدوده این طرح تعریف شده است گویی آمریكا حتی با جغرافیای ایران نیز ستیز دارد. این طرح با استقبال مقامات افغانستان مواجه شد و هند یكی از پشتیبانان این طرح محسوب می شود، زیرا در راستای اهداف هند برای فعالیت در آسیای مركزی قرار دارد. این طرح همزمان با بحث خروج نیروهای نظامی آمریكا از افغانستان تقویت شد. همچنان بر روی این طرح تمركز بسیار زیادی وجود دارد و طرح جایگزینی برای آن مطرح نشده است. البته چالش های اجرای این طرح عبارتند از اختلافات هند و پاكستان و شرایط امنیتی افغانستان.

** رویكرد نظری نشست سرمایه گذاری افغانستان

---------------------------------------------------------

در ابتدا گمانه ها بر آن بود كه تامین امنیت تنها از طریق ابزارهای سخت همانند تجهیز كشور به مدرن ترین تجهیزات و انباشت سلاح های گرم حاصل می شود، اما نتیجه این فرمول در همه مناطق دنیا تامین امنیت نبود، بلكه این امر در برخی مناطق سبب افزایش خطرات و بروز تهدیدات تصاعدی شد. هزینه های بالای تهدیدات تصاعدی سبب اتلاف منابع می شد و در نهایت یكی از طرفین خود را ملزم به عقب نشینی می دید.

اگر از زاویه بیرونی به این موضوع نگریسته شود در درجه اول این طور نتیجه گیری می شود كه بهتر است ابزارهای تهدیدات تغییر یابد یعنی به جای ابزارهای نظامی از ابزاهای اقتصادی استفاده شود، بطوریكه با كاهش هزینه نتایج ارزشمندتری بدست آید.

در درجه دوم قدرتی كه بازنده است ماهیت وجودی خود را در خطر نمی بیند به عبارتی بیش از آنكه بنیان ها در خطر باشند، كیفیت زندگی با نوسان مواجه است. این فرمول نه تنها برای نزاع بین دو واحد سیاسی بلكه برای بسامان كردن اوضاع داخلی كشورهایی كه به جنگ داخلی مبتلا هستند نیز موثر است. در این شرایط سرمایه گذاری در هر كشور سرمایه گذاری در آینده امنیت و ثبات آن كشور محسوب می گردد و این امنیتی نیست كه توسط اقدام نظامی صورت گیرد بلكه امنیتی است كه توسط منافع و تعهدات سیاسی مشترك تامین می شود. این فرمول در كشورهایی كه بحران های مالی، فقر و توسعه نیافتگی در آن بطور واضحی وجود دارد كارآمد تر است.

بر اساس این فرمول بحران های مالی، فقر و توسعه نیافتگی از محرك های اصلی جنگ داخلی است و زمانی كه این محرك ها با دلیل دیگری همانند تئوری های جذمی و تصلبی تركیب می گردد فاجعه ساز می شوند. بر اساس آموزه های اسلامی نیز فقر و مشكلات مالی در هر سطحی می تواند درجه ای از بحران را رقم زند. در این راستا برخی از كارشناسان و متخصصین امور خاورمیانه به عنوان یكی از مراكز بحران خیز در دنیا معتقدند كه بر اساس همین فرمول باید راهكارهای اقتصادی را با راهكارهای نظامی جایگزین كرد. از نظر آنها ورود به جریان های روزمره مالی و معیشتی و دست یافتن به درجه ای از رفاه می تواند افكار مبتنی بر نظامی گری را از بین ببرد. طبقه های اجتماعی و اقتصادی كه بتوانند بخشی از رفاه خود را تامین كنند و به عنوان طبقه متوسط یك جامعه معرفی شوند تفكرات خود را از حالت قشری نگری به تفكرات رئالیستی و مادی گرایانه تغییر خواهند داد. اما این روند در كشورهای فقیر به خودی خود صورت نمی گیرد بلكه باید به این كشورها پول و منابع مالی تزریق كرد. این امر می تواند علاوه بر اشتغال زایی كه در آن مردم یك كشور منتفع می شوند دولت را نیز بهره مند سازد. این اوضاع كاملا با شرایط افغانستان منطبق است. آمارهای اقتصادی افغانستان از جمله صادرات، واردات و كمك های خارجی كه به این كشور می شود موید این موضوع است.

بر اساس برخی آمارها بیش از 90 درصد درآمدهای دولت افغانستان از طریق كمك های خارجی تامین می شود. این امر نه تنها به اقتصاد مولد و تولیدی منجر نمی گردد، بلكه درصد ایجاد شغل بسیار كاهش می یابد. فعال شدن بازار در كنار رونق گرفتن اقدامات تولیدی داخلی می تواند هم به درآمد دولت از طریق مالیات كمك كند و هم آنكه از طریق اشتغالزایی عموم مردم افغانستان را منتفع سازد. بنابراین رویكرد نظری این اجلاس آنست كه ورود سرمایه های خارجی به افغانستان در كنار بكارگیری سرمایه های داخلی می تواند به خوداتكایی جامعه، اشتغالزایی و در نهایت به كسب درآمد دولت از منابع داخلی و استقلال دولت منجر شود.

** رویكرد هند به جذب سرمایه های خارجی برای افغانستان

---------------------------------------------------------------------

در جریان سفر 'حامد كرزای' رییس جمهور افغانستان به دهلی نو در اكتبر سال 2011 هند و افغانستان با یكدیگر سند همكاری استراتژیك امضا كردند. این سند اولین سند همكاری استراتژیكی بود كه افغانستان آنرا با واحد سیاسی دیگری امضا كرد. از نظر 'اس ام كریشنا' وزیر امور خارجه هند امضای قرارداد همكاری استراتژیك هند و افغانستان دو هدف اصلی داشت: اول كمك به افغانستان جهت دستیابی به خود اتكایی از طریق همكاری و كمك جامعه بین الملل و دوم ارتقای روابط دوجانبه ای كه در آن تجارت و سرمایه گذاری نقش مهمی ایفا می كنند. از نظر وی اجلاس سرمایه گذاری برای افغانستان اقدامی در راستای هدف دوم قرارداد همكاری استراتژیك هند و افغانستان است.

این اجلاس اولین نشستی بود كه در هند با هدف جلب سرمایه ها خارجی برای كشور دیگری برگزار شد. وزیر خارجه هند در این اجلاس اظهار امیدواری كرد كه این نشست از طریق تجارت و سرمایه گذاری بتواند به تقویت افغانستان و اقتصاد این كشور كمك كند. از نظر كریشنا كمك های تكنولوژیكی، امنیتی و توسعه ای به تنهایی كافی نیست. كنفرانس های بن و شیكاگو و كنفرانس آتی توكیو – كه قرار است در 18 تیر (8 جولای) در ژاپن برگزار شود- و همچنین كنفرانس استانبول كه در ظرفیت منطقه ای برگزار شد همگی بیانگر عزم جامعه بین الملل برای متعهد ماندن به افغانستان است. وی كمك های خارجی به افغانستان را كافی نمی داند و معتقد است كه كمك های خارجی باید به استقلال داخلی و خوداتكایی بیانجامد.

همچنین وی معتقد است كه پایان اقدامات نظامی نباید منجر به خلاء سیاسی یا امنیتی شود، بطوری كه دوباره تروریست ها جایگزین شوند بلكه اقداماتی در افغانستان باید انجام گیرد كه مولد ثروت بوده و جهت تولیدی داشته باشد. بنابراین از نظر كریشنا سرمایه گذاری های داخلی و خارجی می تواند این هدف را پوشش دهد. اجلاس سرمایه گذاری افغانستان دو ماه پس از برگزاری نشست شورای همكاری هند و افغانستان در دهلی نو برگزار شد.

براساس گزارشهای رسانه ای، هند در یك ابتكار عمل هزینه های گمركی كالاهای وارداتی از افغانستان را حذف كرده و در كنسرسیومی متشكل از 7 شركت هندی به رهبری دولت این كشور، توانسته است یك قرارداد 3/10 میلیارد دلاری را در مورد احداث معدن آهن در استان بامیان افغانستان امضا كند.

ظرفیت این معدن 8/1 میلیون تن آهن برآورد شده است. به همین دلیل هند می خواهد خط آهنی را از استان بامیان تا بندر چابهار در ایران تاسیس كند.

دیگر شركت های هندی نیز مستعد دریافت پروژه هایی در زمینه استخراج طلا و مس در افغانستان هستند. البته اهمیت افغانستان برای هند فراتر از این قراردادها می باشد. تا سال 2015 حجم تجارت هند با كشورهای اروپایی، آسیای مركزی و قفقاز به علاوه ایران، افغانستان و پاكستان به سالانه 500 میلیارد دلار خواهد رسید. حتی اگر 20 درصد از این تجارت از طریق راههای زمینی انجام گیرد،100 میلیارد دلار از تجارت هند باید از طریق پاكستان، افغانستان و آسیای مركزی عبور كند. بنابراین سازه های اقتصادی كه در افغانستان و منطقه ساخته خواهد شد اهمیت وافری برای افغانستان خواهد داشت. ساخت زیربناهای عمرانی – اقتصادی می تواند به محركی برای همكاری های اقتصادی منطقه ای تبدیل شود.

هند قول كمك 2 میلیارد دلاری در زمینه ساخت زیربناهای حمل و نقل، انرژی، سد سازی، ساخت پارلمان و پروژه هایی در زمینه های كشاورزی، ارتباطات، آموزش و بهداشت به افغانستان داده است و سالانه به تعدادی زیادی از دانشجویان افغان بورس تحصیلی اعطا می كند.

برای هند موقعیت استراتژیك افغانستان اهمیت بسیاری دارد و با توجه به اختلافات نوسانی این كشور با پاكستان دارد، استفاده از خاك افغانستان می تواند منافع تجاری هند را به خوبی تامین كند.

** جمع بندی

----------------

بطور كلی در مورد نقش اقتصادی دهلی در افغانستان چند نكته زیر حائز اهمیت است:

1- ممكن است یكی از اهداف هند از فعالیت های اقتصادی در افغانستان یافتن جای پا به موازات چین باشد. گفته می شود در قرارداد ترانزیت و تجارت كه بین افغانستان و پاكستان در سال 2010 منعقد شد كنار گذاشتن هند یكی از اهداف پاكستان بود، اما این نشست می تواند به تقویت جایگاه هند در اقتصاد افغانستان بیانجامد.

2- كمك اقتصادی هند به افغانستان به نوعی تامین امنیت دهلی نو است زیرا هند از بی ثباتی ها در افغانستان بطور غیر مستقیم متاثر است.

3- حضور فعال هند در افغانستان مرهون حمایت های آمریكاست. در سفر اخیر 'لئون پانتا' وزیر دفاع آمریكا به هند، وی دهلی نو را به اتخاذ یك نقش فعال تر در افغانستان تشویق كرد.

4- سیاست های هند در افغانستان با نوعی از هوشمندی همراه است، زیرا هند پیشنهاد آمریكا مبنی بر دخالت نظامی بیشتر در افغانستان را رد كرد. این موضع سبب شد طالبان از هند تشكر كند. نتایج این سیاست هند عبارتند از: رضایت مردم افغانستان و هند از دولت دهلی نو به دلیل همگام نشدن با امریكا، كسب رضایت طالبان و به دنبال آن كاهش احتمال حمله به هندی ها در افغانستان.

تحقیق** م.پ.**1599





:: برچسب‌ها: خورشید , ژاپن ,
:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: